که این نهال نوپا به خوبی ریشه دوانده و عمق گرفته و به پختگی و بلوغ لازم رسیده است و کمکم میوههای آن کام مردم را شیرین میکند.
شوراهای اسلامی یکی از مظاهر و تجلیهای اصلی مردمسالاری دینی است. نظام شورایی از یک طرف ریشه در آموزههای دینی ما دارد و در قانون اساسی جمهوری اسلامی از این منظر توجه اساسی به آن شده و بهعنوان یکی از ارکان تصمیمگیری در کشور در اصول متعدد به آن پرداخته شده است. همین جا لازم است نام و یاد مرحوم آیتالله طالقانی را بزرگ و گرامی بداریم که شوراها با نام شریف ایشان گره خورده است که تلاشهای وافر و مؤثر ایشان باعث شد که شوراها نقش محوری در قانون اساسی ما داشته باشد.
اکنون پس از 30 سال که از پیروزی انقلاب اسلامی و تدوین قانون اساسی میگذرد، دوراندیشی و ژرفنگری ایشان را بیشتر درمییابیم.اما شوراها از طرف دیگر نماد مردمسالاری و مشارکت مردم در اداره امور جامعه خویش است و جایگاه و میزان قدرتمندی و تأثیرگذاری شوراها را میتوان بهعنوان شاخص مردمسالاری کشور تلقی کرد.
از اینرو برای تعمیق مردمسالاری دینی باید به تقویت شوراهای اسلامی همت گماشت.
برای برونرفت از معضل توسعهنیافتگی و کاهش معضلات بروکراتیک و اداری، اصلاح ساختار دولت و پرهیز از معایب تمرکزگرایی بهعنوان یکی از اصلیترین معضلات نظام اداری و سیاسی کشور، شوراهای اسلامی بهترین راهحل است. شوراهای اسلامی این قابلیت را دارند که با گسترش و توانمندی لازم نقش حکومتهای محلی را در کشور ایفا کنند.
بر این اساس است که رویکرد هر گروه سیاسی و عملکرد هر دولتی در قبال شوراهای اسلامی شاخص سنجش میزان پایبندی آن دولت یا گروه سیاسی به نظام مردمسالاری دینی میتواند باشد. براساس این مبانی روشن ،تحلیل وضعیت شوراها در کشور میتواند راهنمای عمل در آینده باشد.
در این رابطه توجه به چند نکته لازم است:
1 - شوراهای اسلامی شهر و روستا اکنون پس از گذشت 9 سال و 2 دوره از تاسیس خود قابلیتهای لازم برای بهعهده گرفتن وظایفی که در قانون اساسی به آنها اشاره شده را کسب کردهاند. تأخیر در واگذاری چنین جایگاه و مسئولیتهایی هیچ توجیهی ندارد، به جز گرایش به تمرکزگرایی و اکراه از واگذاری قدرت به نهادهای مردمی.
علاوه بر قانون اساسی که جایگاه ویژهای برای شوراها در نظر گرفته و هنوز شوراهای ما با آن جایگاه فاصله زیادی دارند در قانون چهارم توسعه هم برای تقویت شوراها و واگذاری اختیارات و قدرت اداره شهرها مفادی گنجانده شده که هنوز اقدام مؤثری در راستای عمل به آنها صورت نگرفته است.
علاوه بر این، دخالتهای بیموردی که برخی سازمانها و ادارات دولتی برای شوراها ایجاد میکنند، منجر به تضعیف این نهاد مردمی میشود. بازگشت به قانون و تلاش برای عملی ساختن کامل قانون در حل این مسائل راه گشاست. مجلس شورای اسلامی در این رابطه باید بر تحقق کامل قانون نظارت داشته باشد.
2 - اینجانب بهعنوان شهردار تهران، شورای اسلامی شهر و شهرداری را در یک مجموعه درهم تنیده و بهعنوان نهادهای مکمل هم میدانم و هیچگونه جدایی بین این 2 نهاد قائل نیستم.
مقام معظم رهبری در دیداری که با اعضای محترم شورا خدمتشان داشتیم، فرمودند شورا ریشه شهرداری است؛ شیواترین تعبیری که میتواند درهم تنیدگی شورا و شهرداری و پیوند عمیق این 2 را با هم نشان دهد. شورای شهر، هادی و ناظر شهرداری است. بنده این هدایت و نظارت را مهمترین عامل کارآمدی مجموعه مدیریت شهری تلقی کردهام و همه تلاش خود برای تسهیل امکان هدایت و نظارت شورا به شهرداری را با اصلاح ساختار سامانه و نظام اداری و اجرایی شهرداری به کار بردهام.
بحمدالله، شورای شهر تهران نیز همیشه همدلانه، یار و یاور شهرداری در حل مشکلات و مسائل شهر تهران بوده است و تفاهم شورا و شهرداری در این مدت به گونهای بوده که آنچه همیشه اصل قرار گرفته، خدمت به مردم و حل مسائل و مشکلات شهر و شهروندان بوده است. هر گاه هم مسئله یا اختلافی بروز کرده با محوریت این اصل به راحتی به توافق و تفاهم ختم شده است.
3 - شورای اسلامی سوم شهر تهران متشکل از سلایق و گرایشهای فکری و سیاسی مختلف است اما تفاهم و همدلی اعضا باعث شده که شورای شهر یک کل به هم پیوسته با انسجام و اتحاد کمنظیر باشد. بهنظر بنده، عملکرد شورای سوم میتواند بهعنوان الگویی فراروی همه برای همدلی و وفاق در سایر حوزهها و نهادها باشد.
4 - شورای شهر دوم توانست با همراهی شهرداری، شورایاری را به خوبی تاسیس و نهادهای پایین دستی شورا را متشکل کند. اکنون ارتباط مدیریت شهری با لایههای پایین تا سطح محلات شهر به خوبی برقرار شده است.
عملکرد مدیریت شهری توانست اعتماد نسبی مردم را کسب کند. «اعتماد» بنیان و اساس هر برنامه و مدیریتی است. ما اگر اعتماد مردم را داشته باشیم خواهیم توانست مشارکت آنها را جلب کنیم و با مشارکت مردم همه مشکلات ما قابل حل است.
مدیریت شهری، شورا و شهرداری، باید با تعمیق همدلی و وفاق درونی و تلاش بیشتر این اعتماد را افزایش دهد.
بیتردید وقتی مردم به صداقت و دلسوزی و کارآمدی مدیریت شهری اعتماد پیدا کنند و تلاش آنها را برای بهکار بردن روشهای علمی و جهادی در حل مشکلات شهر ببینند، خود وارد عمل میشوند و همه موانع را بر سر راه شکوفایی و پیشرفت و توسعه شهر از میان بر میدارند. به امید روزی که با تقویت روز افزون شوراها، مدیریت یکپارچه و واحد شهری شکل بگیرد و در سایه مشارکت سازنده و مؤثر مردم، گامهای بلندی برای توسعه پایدار شهرها و روستاها برداشته شود.
* شهردار تهران